به دنیا اومدن دختر دایی و 20 هفتگی پارساجون
14 دی ماه مامانی زنگ زد و گفت زندایی میگه نی نی تکوناش کم شده و قراره بریم بیمارستان بستری بشه ، دختر دایی حدودا 5 ماه از شما بزرگتره ، خلاصه ما هم قرار شد عصری بریم بیمارستان که وقتی رسیدیم گفتن پریا خانم به دنیا اومده و کلی ذوق کردیم که زودتر عکسشو ببینیم، کلی منتظر شدیم تا نگهبان بیمارستان رضایت داد یکنفر یکنفر بریم بالا و نی نی رو ببینیم که بالاخره موفق شدم و رفتم دیدمش ، اینم اولین عکسایی که ازش گرفتم :
اینم عکس 10 روزگی پریا خانم:
روز 29 دی ماه هم که جشن عقیقه کردن پریا خانم بودو کل فامیل دعوت بودن و خیلی خوش گذشت، عصری هم مامان بابایی اومدن دیدن پریا خانم...
اینم عکس روز مهمونی پریا خانم :
پارساجون هم الان تو 20 هفتست و تقریباً نصف بارداری گذشت، دوس دارم زودتر به دنیا بیای و بگیرمت بغلم پسر گلم ، آخه هر چند روز یه بار میریم خونه دایی و دلم لک میزنه نی نی بغل کنم و بعد که میریم خونه دوباره دلم تنگ میشه اما همش به بابایی میگم ما خودمون یه دونه داریم و چند ماه دیگه میپره میاد تو بغلمونو واسه همیشه واسه ی ماست...